رنگین کمان



برمکیان

 

نعمان بن منذر دمشقی پس ازقتل عام برامکه بر سر قبورآنها می رفت و آنان را مدح می گفت.
خبر به خلیفۀ عباسی رسید. دستورداد، او را بیاورند و شکنجه کنند.
وقتی نعمان به خدمت آمد، خلیفه از او پرسید:
آیا ازخشم ما نمی ترسی که مردودین درگاه ما را مدح می کنی؟»
نعمان پاسخ داد:
من مردی مالداربودم که از بخت بد، تنگ دست و فقیرگشتم. روزی با خانوادۀ خود به سامرا رفته و درخانۀ فضل بن یحیی برمکی فرود آمدم.
او مرا بسیارگرامی داشت و به انواع کرامتها بنواخت که شرح آن طولانی است. »
خلیفه پس از شنیدن سخنان نعمان، اشک در چشمانش جمع شد و دستورداد تا خلعت و صله ای نیکو برای او بیاورند.
وقتی هدایا را آوردند، نعمان گفت: این نیز از برکت برمکیان است. »

 


منبع:
کتاب ازقصه تا مثل, صص 91-92
نویسنده: نسرین زبردست


کانال تلگرام , و سروش کتاب ازقصه تا مثل :
https://t.me/azghmasal


masal

 

همون طور که میدونید، بخش مهمی از ضرب المثل های فارسی دارای نکات تربیتی و آموزنده هستند؛ علتشم اینه که گذشتگان ما به این موضوع خیلی اهمیت می دادند و برای اینکه فرزندانشون در زندگیشون موفق تر باشند، سعی می کردند به شکل های مختلف، تجربیاتشونو به اونا منتقل کنند.

امروز تصمیم دارم به یکی از همین نکات اموزنده که در تربیت فرزند از اهمیت فراوانی برخوداره اشاره کنم. اسم این مَثل هست: تخم مرغ ، شتر می شود» و اما شرح مَثل:

 

 

پسری درکودکی، تخم مرغی ید و نزد مادرآورد. مادر، او را نوازش کرد و کارش را ستود. پسر وقتی بزرگ شد، شتری به سرقت برد و نگهبانان، او را گرفتند و پادشاه دستورقتل وی را داد.هنگام مرگ، پسر به جلاد التماس کرد که اجازه دهد برای آخرین بار، مادرش را ببیند و با اووداع کند. جلاد پذیرفت. مادر را آوردند. پسر به اوگفت: ای مادر! آرزوی من این است که زبان تو را ببوسم. »پیرزن زبانش را ازدهان بیرون آورد. پسر با دندان، زبان مادر را ازبُن کَند و گفت: تخم مرغ ، شتر می‌شود. » (کتاب ازقصه تا مثل، ص 49).

 

نکته ی تربیتی مهمی که این ضرب المثل به ما میگه اینه که مهر و محبت، سر جای خودش و برخورد جدی با کار زشت و ناشایست هم به جای خودش. درواقع اگه رفتار غلط بچه مون رو به حساب بچگیش بگذاریم و از سر عاطفه ی مادری اونو ببخشیم و برخورد لازمو باهاش نکنیم، ممکنه در آینده مرتکب رفتاری بشه که عواقب بدی به دنبال داشته باشه و دلسوزی ما هم در اون زمان، هیچ سودی به حالش نداشته باشه.

پس به قول شاعر ( محمود شبستری) :

جهان چون زلف و خط و خال و ابروست               

 که هر چیزی به جای خویش نیت»

 

دوست عزیزم! اگر شما هم برداشت خاصی یا نظری درباره ی این ضرب المثل داری، میتونی با ثبت در قسمت نظرات با دیگران به اشتراک بگذاری. متشکرم

 

 

شما می تونید چکیده ی کتاب رو در پیام رسان تلگرام و سروش به آدرس زیر دانلود کنید:

تلگرام

https://t.me/azghmasal

 

 

 


خمیازه

 

    

     کد خدایی با زن وغلامش نشسته بود.

     زن خمیازه کشید. غلام نیزهمان کاررا کرد.

     کد خدا بدگمان شد و فکرکرد، خمیازه میان همسر وغلامش رازی است.

     بنابراین به اتاق دیگررفت. زن را نزد خود فرا خواند و فوراً او را کشت.

     سپس به نزد غلام بازگشت .
     پس ازمدتی غلام خمیازه ای دیگرکشید وهمان حال به کد خدا نیزدست داد.
     کد خدا فهمید سرایت خمیازه ازشخصی به شخص دیگر، امری طبیعی است.
     بدین ترتیب ،ازکردۀ خود پشیمان شد وگفت:
     " خمیازه،خمیازه آرد؛حیف برجان آن که مُرد."
 
منبع
 
کتاب از قصه تا مثل
 
 
گردآوری و نگارش
 
نسرین زبردست
 
 
سفارش
 
09012357069
 
 
آیدی تلگرام
 
@aftab_136
 

کانال تلگرام
 
@azghmasal
 
 

 

 
 


sag

 

 

خری درحال نزع بود وسگی برای خوردن لاشۀ او انتظارمی کشید.

خرگفت: بیهوده انتظارمبرکه من تا شنبه نمیرم. »

سگ پاسخ داد: من نیزتا یکشنبه بیکارم. »

 

منبع
 
کتاب ازقصه تا مثل
 
اثر
 
نسرین زبردست
 
قیمت کتاب
 
12000 تومان
 
 
سفارش تلگرام
 
@aftab_136
 
 
تماس
 
09012357069
 
کانال تلگرام
 
@azghmasal
 
 
 
 

 

 


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود کتاب حقوق تجارت دکتر قربانی استاد اجازه دیجی بیسیم - خرید بیسیم موتورلا دانلود مقاله، تحقیق دانشجویی و دانش آموزی و تجربیات معلمان کوچه باغ دل نوشتنی های یک مشاور فن آوری اطلاعاتِ کسب و کار K Entertainment لذت بندگی آجیل سرا کوله گرد